به گزارش مشرق، در دوره قاجار امتیاز انحصاری ساخت خط آهن چند بار به خارجیها واگذار شد؛ از جمله به «جولیوس دو رویتر» بریتانیایی در قرارداد مشهور به رویتر. هر بار هم موضوع ساخت راهآهن سراسری پیش میآمد بریتانیا یا روسیه تزاری میپریدند وسط تا کار به سرانجام نرسد. تا پایان دوره قاجار ایران به جای راهآهن سراسری چند خط آهن داشت که مسیرهای کوتاه داشتند و برخی نیز متروک بودند؛ از جمله خط تهران ـ شهرری، خط جلفا ـ تبریز، خط میرجاوه ـ زاهدان که انگلیسیها برای اهداف نظامی در جنگ جهانی اول ساخته بودند و خط رشت ـ پیربازار که روسها برای اهداف تجاری ساخته بودند. در سال ۱۳۰۴ رضاخان که از راه رسید دوباره زمزمه راهاندازی راهآهن سراسری بلند شد. خیلی زود یعنی در سال ۱۳۰۵ قرار شد راهآهن سراسری ایران کلنگ بخورد، ولی همان موقع اعتراضها بلند شد که این دیگر چه مسیر ناجوری است!
ساخت راه آهن سراسری به دلیل وارداتیبودن فناوری آن یکی از گرانترین پروژه های تاریخ ایران محسوب میشود
مخالفت نمایندگان سرشناس
لایحهای که دولت به مجلس برد، مسیری شمالی ـ جنوبی برای راهآهن سراسری پیشنهاد میداد که همان موقع خیلیها میدانستند مسیری اشتباه است. نمایندگانی از جمله مدرس و محمد مصدق با آن مخالفت کردند. مصدق رأیدادن به خط شمال به جنوب را خیانت و برخلاف مصالح ملی دانست. در نهایت با وجود مخالفتهای زیاد، خط آهن سراسری در مجلس رأی آورد. همان موقع هم نمایندگان مخالف میگفتند رضاخان تحت تأثیر سیاستهای انگلیس این مسیر را انتخاب کرده است. بدتر اینکه خط آهن در مسیرش به جز تهران از اغلب شهرهای مهم ایران نمیگذشت! مخالفان معتقد بودند مسیر درست همانطور که در دورههای تاریخی و از زمان هخامنشیان برقرار بوده، مسیر شرق به غرب است؛ مسیر اتصال آسیا به اروپا. برخی نیز معتقد بودند راهآهن گران است و میتوان در تمام این مسیر جاده کشید که ارزانتر درمیآید و علاوه بر قطار، سایر وسایل نقلیه نیز امکان جابهجایی خواهند داشت.
رضاخان یکی از کارکردهای راه آهن را بهبود شرایط انتقال کالا و جلوگیری از بروز قحطی معرفی میکرد؛ البته در در سال ۱۳۲۱ دوباره قحطی گریبانگیر ایران شد
دسترسی نظامی به شوروی
آخرسر به زور رضاخان و حمایت انگلیسیها از سال ۱۳۰۶ ساخت راهآهن سراسری در مسیری نادرست شروع شد. این خط آهن ۱۳۹۴ کیلومتری بندر شاه (بندر ترکمن فعلی) در شمال را به بندر شاهپور (بندر امام خمینی (ره) فعلی) متصل میکرد و ساختش حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه داشت. معروف است که این هزینه از مالیات بر قند و شکر تأمین شده، ولی اسنادی که بعدها به دست آمد، نشان داد دولت ایران برای تأمین هزینه از اعتبارات و وامهای بانکی استفاده کرده و بخشی از ذخیره نقره خزانه را هم فروخته است.
انگار همین دیروز بود که در نهایت روز چهارم شهریور ۱۳۱۷ شمسی (۸۲ سال پیش) رضاخان راهآهنی را افتتاح کرد که خیلی از ایرانیها و حتی کارشناسان اقتصادی روزنامههای خارجی به طعنه میگفتند از هیچ کجا به هیچ کجا میرود. هر چه بود این خط آهن کمتر به کار اقتصاد و تجارت ایران میآمد و بیشتر به درد انگلیسیها میخورد. انگلیسیها خط آهن شمالی ـ جنوبی ایران را برای دسترسی نظامی به شوروی میخواستند و در جنگ جهانی دوم نیز از همین مسیر برای انتقال نیرو و تجهیزات به جبهه نبرد با آلمان نازی در شوروی استفاده کردند. البته در دوره پهلوی دوم راهآهن سراسری توسعه یافت تا لااقل از تعداد بیشتری از شهرهای مهم ایران عبور کند.
نکته جالب درباره خط شمالی ـ جنوبی ایران آن بود که درست از کنار آلاشت، زادگاه رضاخان میرپنج میگذشت. در واقع، او هزینه زیادی بر مردم ایران تحمیل کرد و صدها کارگر را در راه کندن تونل در دل کوه به کشتن داد تا قطار از در خانهشان عبور کند!
وقتی در جنگ جهانی دوم تجهیزات نظامی انگلیس با خط آهن سراسری ایران منتقل شد و «چرچیل» پل وِرِسک در مسیر این خط آهن را «پل پیروزی» نامید بهخوبی آشکار شد که سیاستهای انگلیس پشت پرده تعیین مسیر این خط آهن بوده است